.::. شـــــرق بهشـــــت .::.

گلچینی از اینور اونور...

.::. شـــــرق بهشـــــت .::.

گلچینی از اینور اونور...

90

آدما گریه میکنن، نه به خاطر اینکه ضعیف هستند.

به خاطر اینکه مدت زیادی قوی بودن....

نظرات 17 + ارسال نظر
هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:02

آدمـ ـهـا میــ آیند
زندگیــ میــ کنند
میــ میـرند
و میــ روند . . .
امـ ــــــ ـــــ ــــ ـــــا،
فاجعــۀ زندگیــ تـو
آنـ هنگـام آغـاز میــ شود کِــ
" آدمیــ میــ رود امــــا نمیــ میرد"
میــ ماند
و نبودنش
در تـو
چنان تـــــــــه نشین میــ شود
کِـ تـو میــ میری
در حالیــ کِـ زنده ایـ !!

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:03

نـــه نمیــــدانــــی!


هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد


پشتــــــــ ایـن چهــــره ی آرام،


در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:03

آدم که غمگین می شود
خودش را جدا می کند از جمع
که مبادا آسیبی به خوشی های دیگران بزند ...
مورد فراموشی قرار می گیرد
و تنهاتر و تنهاتر می شود
آنچنان در تنهـایی خود غـرق می شود که
دیگـر با هیـچ تلنگری بر نمی خیزد
و این آغاز تلخ یک پایان است ....

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:04

سه چیز رو هرگز فراموش نکن

به همه نمی تونی کمک کنی

همه چیز رو نمی توانی عوض کنی

همه تو رو دوست نخواهند داشت

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:04

همیشه حرف هایی هست پراز درد..

پراز بغض..

پراز سکوت..

همان هایی که هرکارمیکنی نمیتوانی باکسی دردو دلشان کنی..

می آیند تا نوک زبانت واما...

دهانت باز نمیشود...

با بغض قورتشان میدهی وسیر میشوی..

سیرسیر..

از همه چی...

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:05

این روزهـــــا

کمـتـر شاعـر می شوم

تقصیر خودم نـیـســت

حوصله ام پـیــر شـــــده !

و مـدادی کـه

عـصـای افکــارمـغـشوشم می شود

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 02:08

ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻪ …

ﺧــــــــــــــــﻮﺩﺕ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﺸﯽ ﺑﺰﺍﺭﯼ ﺑﺮﯼ

ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺖ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻧﯿﺎﺩ.

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 03:57

اگر زکریا امروز زنده بود


از بیل گتس هم پولدار تر بود


به همین بطری قسم !!

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 04:12

امشب می تونی هرآرزویی داری بگی
امشب یکی هست که صدات رو میشنوه
یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره
شب آرزوهاست

منو از یاد نبر . .

هنگامه جمعه 12 اردیبهشت 1393 ساعت 04:15

این روزها زیادى ساکــت شده ام

نمى دانم چــرا حرف هایم به جای گلـــو

از چشـــم هایم بیرون مى آیند …

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:49

هیچکس نفهمید که « زلیخا » مَرد بود یا زن ....!!!
میدونی چرا ؟؟؟
مردانگی میخواهد !
ماندن، پای عشقی که مُدام تو را پس میزند . . . !!!

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:50

هر چه آسایش روح، هرچه آرامش دل، هرچه تقدیر بلند، هر چه لبخند قشنگ هر چه از لطف خداست همه تقدیم شما...!!!

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:52

در اتاق من همیشه شب رخ می دهد

اتاق تو پاکیزه و روشن است

در اتاق من

پائیز ، آفتاب را از حُسن یوسف ها دریغ می کند

اتاق تو مهمانی شمعدانی هاست

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:57

دیگر دلم برایت تنگ نمی شود

بهانه ات را هم نمیگیرم ، اصلا به من چه که دوستت دارم

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:57

استخوان هایم را بہ دانشمندان بسپارید ، شاید بـفهمند !

نہ یخبندانی بود نہ بیمارے مـُـهلڪی ، من از دورے تو مـُـنقـرض شدم

هنگامه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 09:59

استخوان هایم را بہ دانشمندان بسپارید ، شاید بـفهمند !

نہ یخبندانی بود نہ بیمارے مـُـهلڪی ، من از دورے تو مـُـنقـرض شدم

pardis یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 16:10 http://pardis-d.blogsky.com

سلام خوبی؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.